صابر ساعد* ، اقا اصغر توفيقی
کارشناس ارشد دانشگاه اروميه
مجله پزشکی ایلام
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقايسه تاثير دو نوع بارگيری کوتاهمدت مکمل بيکربنات سديم و فعاليت هوازی واماندهساز بر شاخصهای خستگی و بيوشيميايی آسيب عضلانی در مردان جوان فعال بود. مواد و روشها:۱۰ مرد (سن۳/۱±۳/۲۳ سال، قد۸/۲±۱۷۵سانتیمتر، وزن۴/۲±۶۵ کيلوگرم) فعال به طور تصادفی انتخاب و در يک طرح نيمه تجربی طی دو شيوه بارگيری متفاوت کوتاهمدت(روش اول ۰۳/۰گرم و در بارگيری روش دوم ۰۵/۰گرم به ازای هر کيلوگرم وزن بدن) در ۲۵۰ ميلیليتر مکمل حل و به نمونه ها داده شد تا محلول بيکربنات را مصرف کردند. برای محاسبه متغيرهای خونی(LDH, pH,lactate)، نمونههای خونی در طول ۲ مرحله پيش و پس آزمون گرفته شد. آزمون ورزشی شامل تست بروس تعديل شده GXT با شدت ۷۵ درصد ضربان قلب بيشينه با استفاده ازآزمون آماری کولموگروف-اسميرنوف برای طبيعی بودن و تست آماری تی وابسته برای تحليل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. يافتههای پژوهش: نتايج نشان داد که مدل بارگيری روش دوم در مقايسه با نوع يک آن باعث افزايش مدت زمان انجام فعاليت و افزايش ۲۶ درصدی ميزان PH خون شد(P<0.28). بلافاصله پس از فعاليت، تفاوت معنیداری بين بارگيری طولانی مدت و بارگيری کوتاه مدت در شاخص LDH سرمی مشاهده شد(P<0.041). بحث و نتيجهگيری: بر اساس يافتههای پژوهش حاضر، بارگيری دوم با به تاخير انداختن زمان رسيدن به خستگی، مدت زمان انجام فعاليت را طولانیتر میکند و همچنين مقادير آسيب عضلانی را نيز کاهش میدهد.
واژههای کلیدی: بيکربنات سديم، مردان جوان، PH خون، لاکتات، LDH،